دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

توییت‌های نشدنی - یک -

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۱۲ ق.ظ

- دلم دوستی‌های بالغانه می‌خواد. منظورم یه چیز جدی و محترمانه نیست. 

- بازم شنبه شد و اصلا حس و حال کار کردن نیست. اص‍ــــلا!

- یه حسی امروز می‌گفت یه چیزی رو یادم رفته! صبح دم در با خودم همه رو چک کردم آخرشم گفتم خدا کنه وسیله مهمی نباشه. هندزفریم رو یادم رفته بود. مهم نیست. ولی بدون اون تمرکزم تو کار پایینه.

- در «ببینیم چی میشه»‌ترین وضعیت زندگیم هستم و اصلا حس بدی ندارم نسبت به این وضعیت.

- بریم که داشته باشیم اولین سریِ توییت‌های نشدنی رو! :دی

نظرات (۲)

  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • یعنی چی منظورت یه چیز جدی و محترمانه نیست؟

    پاسخ:
    چیزی که تو ذهن خودم هست مبهمه. 
    در عین بلوغ و مسئولانه رفتار کردن و احترام دو طرفه برای شخصیت همدیگه، اون دوستی خشک و مجلسی و روباتی نباشه! بشه شوخی کرد و عصاقورت داده نبود. بازم مبهمه برام به نظرم!
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • هرچند متوجه نشدم ولی چشم 😅

    پاسخ:
    مبهم گفتم :دی
    واسه خودمم مبهمه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی