دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۰، ۱۱:۰۵ ب.ظ

من نمی‌دونم دارم چیکار می‌کنم!



پ‌ن: فقط خواستم اینو اینجا بذارم که بعدا بدونم قضیه چی بود! قضیه این بود که یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت حدودا ۱۱ شبه و نشستم به دیوار روبرو و مانیتور روبروتر خیره شدم و هیچ کاری نمی‌کنم و نمی‌دونم دارم چیکار می‌کنم. و این درحالیه که تمام روز رو به باز خیره شدن، نقش بازی کردن و گریه کردن و نوشتن و در نهایت حواس خودم رو با یوتیوب سرگرم کردن گذشت، باز هم نمی‌دونستم دارم چیکار می‌کنم. وقتی هفته گذشته به فلانی زنگ زدم و بعد تا ۳ صبح بیدار مونده بودم اون فایل کوفتی رو براش آماده کنم بفرستم هم نمی‌دونستم دارم چیکار می‌کنم. و همین چند دقیقه پیش هم وقتی به نتیجه رسیدم برنامه پس‌فردا رو کنسل کنم و به یه فلانی دیگه‌ای پیام دادم کنسل کردم هم باز نمی‌دونستم دارم چیکار می‌کنم. خلاصه بدون که اوضاع از این قراره.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی