دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۳:۴۱ ب.ظ

این موقیعت رو تصور کن. یه نفر که قبلا ارتباط نزدیکی باهاش داشتی ولی الان هر کدوم یه گوشه‌ای مشغول زندگی هستین و دیگه ارتباط نزدیکی با هم ندارید. می‌فهمی طرف جز جامعه کوئیر هست. چی تو سرت می‌گذره؟ 

براش خوشحال میشی که خودش رو پیدا کرده؟ حسرت می‌خوری؟ حسودیت میشه؟ قضاوتش می‌کنی؟ باورش نمی‌کنی؟ از دستش ناراحت یا عصبانی میشی؟ سعی می‌کنی بهش نزدیک بشی؟ یا فاصله‌ات رو باهاش بیشتر می‌کنی؟ یا حتی هیچ اتفاقی توی ذهنت نمی‌گذره و بی‌تفاوت می‌گذری؟ اگه بفهمی ازدواج کرده یا پارتنر داره چی؟ به گذشته فکر می‌کنی؟ به خودت فکر می‌کنی؟ خلاصه با فهمیدن این قضیه چی توی سرت می‌گذره؟

نظرات (۴)

سوال از ماست؟ دوست داشتم جواب بدم حتی اگر نیست. 
من خوشحال میشم و اگر شرایطش باشه با گفتن حتی یه جمله، سعی می کنم حمایتم رو به طرف نشون بدم. هرچند کوییر بودن به خودی خود برای من تفاوتی در نگاهم به بقیه ایجاد نمی کنه. اگر دوست داشته باشم، سعی می کنم باز رابطه مون رو برگردونم. اگرم دوست نداشته باشم میذارم همینطور بمونه.

پاسخ:
سوال مخاطب نداره. و اگه کسی دوست داشت خوشحال میشم نظرشو بخونم. 
ممنون که نظرت رو گفتی :)
  • صدرا ارجمند
  • جامعه کوئیر چیه؟

    پاسخ:
    افراد LGBT (کلیک)
  • هانی هستم
  • هیچی. چه هنوزم نزدیک باشه و چه نباشه.

    پاسخ:
    مرسی از نظرت
  • مترسک هیچستانی
  • اصلاً دلیلی نداره چیزی توی سرم بگذرونم، چون اونم یه آدمه مثل من و ممکن بود خودم جای اون باشم :)

    پاسخ:
    مرسی از نظرت
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی