دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

روزمره مطلق

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۲۱ ق.ظ

موهامو کوتاه کردم، تصمیم در کسری از ثانیه و عملی کردن هم در کمتر از ۲۴ ساعت اتفاق افتاد. داشتم با خودم فکر می‌کردم که چه سریع عمل کردم! اگه بقیه تصمیم‌های زندگیم و عملی کردنشون رو هم انقدر سریع انجام بدم چقدر زندگی متفاوتی خواهم داشت. می‌خواستم اینا رو توییت کنم بعد گفتم بذارم برای وبلاگ بهتره. و بعد یهو یادم اومد که من دو تا کار دیگه هم با این سرعت انجام دادم. دو تا کد تخفیف برام اومد و باهاشون خرید کردم و تحویل گرفتم. منی که در حالت عادی می‌نشست ساعت‌ها و روزها اجناس مختلف حتی ساده‌ترین‌ها رو بررسی می‌کرد، اینقدر سریع این دو خریدو کردم! (توی پرانتز یه مقدار طولانی بگم که البته واسه یکی از کد تخفیف‌ها چند روزه درگیرم. و حتی یه خریدم کنسل شد و بعد دوباره می‌خواستم چیز دیگه‌ای بخرم و بعد یهو نظرم عوض شد.)

خلاصه اومدم بگم این یکی دو روزه چنان عجیب شدم که نه ظاهری نه باطنی خودمو نمی‌شناسم! 

حتی همین الان یادم اومد تو خریدام کرم مرطوب‌کننده هم بود و چنان بوی خوبی میده... بوش منو یاد آدم‌های خوشحال و سالم که برای خودشون ارزش قائلن می‌اندازه. و خب معلومه که چه حس خوبی بهم میده.

و حتی دوباره یادم اومد که یکی از وسایلم که مدت‌ها خراب بود رو هم تعمیر کردم. البته این خیلی ربطی نداشت!

حالا که پست روزمره طوری شد بگم این کمپانی خبیث وقتی دید از کد تخفیفش استفاده کردم و ازش خرید کردم، دوباره بهم کد تخفیف داد... خب دیگه چیزی ندارم بخرم ازتون نامردا!

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی