دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۹ ق.ظ

تئاترها از نمی‌دونم کی شروع شدن و من انقدر حریصم که حتی نمی‌تونم زمان بذارم ببینم چه تئاتری خوبه یا بد که برم ببینم. فقط می‌خوام برم تئاتر. هر چی که شد. البته واقعا نه! قاعدتا چرت و پرت نمی‌خوام ببینم. در این حد که سرچ کردم ببینم فلان روز که فلان ساعتش مرکز شهرم، نمایش‌خونه‌های اطرافم اون ساعت‌ها چه نمایشی دارن. می‌خوام یکیشون رو برم. هیچ ایده‌ای هم درباره‌اش ندارم. 

من هیجی از تئاتر و هنر سرم نمیشه. حالا نه صفر! ولی در اون حدی که دوست دارم سرم بشه، سرم نمیشه. مثلا خیلی فرهیخته‌وار! و خب راستش رو بگم برای اینکه تشخیص بدم اون نمایش رو می‌خوام ببینم یا نه به نمایشخونه‌ نگاه می‌کنم، به پوستر، به بازیگرها، به خلاصه‌ای که نوشتن، به نوع نمایش، به نظرات، به تعداد بلیط‌های خریداری شده، به قیمت بلیط و ... . و معمولا نمایشی که انتخاب می‌کنم برم ببینم انقدر عجیب و غریب هست که ترجیح میدم کسی رو همراه خودم نبرم که طرف وسط نمایش شوکه یا خسته نشه!

بقیه چیکار می‌کنن؟ به معرفی بقیه اعتماد می‌کنن؟ یا چون دوست و آشناشون دستی در نمایش داشته ترغیب میشن برن کار رو ببینن؟ یا چون فلان بازیگر بازی کرده میرن کار رو می‌بینن؟

نظرات (۱)

بقیه هم همین جوری دستشون اومده چی به چیه، لزومی نداره خودتو تو تنگنا بندازی ;)

پاسخ:
:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی