دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ

همین مرا بس که حس می‌کنم مامانم وقتی در مورد کوچکترین چیزا مثل خواب و بیداری و خورد و خوراک میگم، منو می‌فهمه. بس. 
من واسه این سالها تلاش کردم. خون دل خوردم.
ولی می‌دونی الان با خودم میگم که چی؟ 
اون انرژی می‌تونست صرف اتفاقات و چیزای بهتر بشه ولی صرف همچین چیز مسخره‌ای شد.
همچین چیز مسخره‌ای که درباره پدر احمقم هنوز اتفاق نیوفتاده.

نظرات (۱)

اُه🥴

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی