دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۵۷ ب.ظ

 

در ادامه این پست 

در نهایت بعد از یه هفته همکارم که خیلی نگران وضع سلامتش شده بود (!) به من پیشنهاد داد بریم صحبت کنیم. من باز به بقیه همکارا گفتم و باز با همون عکس‌العمل مواجه شدم. دو نفری رفتیم با منابع انسانی صحبت کردیم که ببینیم اصلا برنامه‌ای دارن؟ که دیدیم تنها برنامشون اینه که اگه مورد مشکوکی دیدن به زور می‌فرستنش خونه :|

منم تصمیم گرفتم خودم مرخصی بگیرم و همه رو به خدای بزرگ بسپارم :|

جالب اینجاست که وقتی باید برای مرخصی از مدیر عامل شرکت امضا می‌گرفتم تیکه هم بم انداخت :| 

خیلی زیباست، خیلی ارزشمندیم برای شرکتمون. 

این رو هم اضافه کنم که موضوع کرونا و نگرانی برای مبتلا شدن و این حرفا نیست. اون نگرانی حداقلی که باعث بشه موارد بهداشتی رو رعایت کنم رو دارم. موضوع احساس ارزشمندی ای هست که از کار کردن توی این مجموعه بهم دست میده. 

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی