دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

از نتیجه‌گیری‌های شخصیانه

پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۰۸ ب.ظ

من هم مثل خیلی آدمای دیگه، گاهی اوقات در برابر یک موضوع همه‌پسند قرار می‌گیرم. مثل لباسی که مد شده. مثل کتابی که همه می‌خونن و لذت می‌برن. مثل فیلمی که همه می‌بینن و دوست دارن. مثل آهنگی (یا آهنگ‌های یه خواننده) که همه گوش میدن و عاشقشن. مثل خیلی چیزا. عکس‌العمل من چیه تو این جور مواقع؟ قبل‌ترها پر از حس بد بودم. چون فکر می‌کردم حالا مجبورم من هم دوست داشته باشم اون موضوع رو.چون فکر می‌کردم که اگه اون موضوع رو دنبال نکنم، یا جا موندم از قافله، یا یه چیزیم هست که دوست ندارم اون موضوع رو!!! ولی الآن اگه حواسم جمع باشه، زودی به خودم تلنگر می‌زنم که قرار نیست اگه برای همه دوست داشتنیه برای تو هم باشه. امروز هم وقتی کنار یه دست‌فروش کتاب ایستاده بودم و داشتم همه‌ی عنوان‌های پرفروش و معروف رو از نظر می‌گذروندم و به خودم کلی تشر می‌زدم که یالا زودباش یکیو بخر، یهو یادم اومد که خب زور نیست! قرار نیست اگه همه اینا رو خوندن منم بخونم. قرار نیست منم لذت ببرم. و کتابو گذاشتم زمین و خوشحال و خندان رفتم. و من اینجور وقتا خیلی حال می‌کنم با خودم. خودمو دوست می‌دارم! چون من منم! و من منحصر به فردم برای خودم. و من سلیقه‌ی منحصر به فردی هم دارم برای خودم! نه کسی مجبوره سلیقه من رو داشته باشه، و نه من مجبور به داشتن سلیقه همرنگ جماعتم. هیچ کسی جایی نداره توی این دنیای درونی من که بخواد بهش با یه موضوع همه‌گیر جهت بده. برای همینا من یه کوچولو بال درمیارم :)

تو چطور؟

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی