جاناتان لیوینگستون
پارسال محرم من با یه سری مجموعه سخنرانیها از دکتر یا شایدم حاج آقا پناهیان یا شایدم پناهی آشنا شدم که برای دهه اول محرم بود و یواش یواش شاید طی دو هفته یا بیشتر گوششون دادم. چیزایی که ازشون یادم مونده چند سرتیتر و محتوای کلی صحبتها بود که درباره زنده بودن و زندگی کردن واقعی میگفتن و گاهی اوقات گذری هم میزدن به ماجرای عاشورا. و خب یه صحنه هم یادمه که صبح بود و من توی اتوبوس بودم و داشتم یکی از وُیسها رو گوش میدادم و داشتم به پهنای صورت آروم اشک میریختم. با اینکه کلی نقد بهش داشتم و به نظرم قسمتهای اولش بهتر بود، ولی سعی میکردم فهوای (فحوا؟؟) کلامو از فیلتر ذهنی خودم رد کنم تا بتونه بشینه به جانم. و شاید ۳۰درصدش نشست.
امروز دیدم کمی انرژی در من باقی مونده پس رفتم سراغ جاناتان. با عرض شرمندیدگی من کتاب «جاناتان مرغ دریایی» رو نخوندم هیچوقت. امروز نشستم به خوندنش. اون هم ورژن جدیدش که چهار بخش داره و انگار «ریچارد باخ» اون موقعها، موقع چاپ کتاب، با فصل چهارم ارتباط برقرار نکرده بوده برای همین هم چاپش نکرده بوده و حالا لابهلای نوشتههاش یهویی فصل چهارم پیدا شده و خوندتش و دیده این کم لطفیه اگه چاپش نکنه. فصل چهارمی که من با خوندن فصل یک و دو و سه که شیرینن همش برام سوال بود چه چیزی میتونه داشته باشه و مگه چقدر شیرینتر میتونه باشه؟ خب نمیخوام اسپویل کنم. فقط در این حد میگم که تلخه و اینکه بخش لجوج درون آدم دلش نمیخواد این تلخی رو بپذیره. خلاصه اینکه خواستم بر دیوار وبلاگم حک کنم که حرفهای کتاب بینهایت بر جانم نشست و بر قلبم نیز. اونی که بهم معرفیش کرد چقدر خوب میدونست جان و قلب من پذیرای این حرفهان. خواستم یه چیز دیگه هم بر دیوار وبلاگم ثبت بنمایانانم پس اگه بخش چهار رو نخوندین، نرین به ادامه مطلب!
خب... اومدین؟ خوبین؟ چه خبر؟ :)
میخواستم بگم دیدین بخش چهار چقدر حقیقت محضه و دقیقا دقیقا دقیقا چیزی که من کل عمرم نمیتونم بفهممش و انجامش بدم یکی اینه که مثل اون دوستان کورکورانه مراسمات رو اون هم زمینی به جا بیارم و دو اینکه نمی تونم ذرهای با اون جوجه هه که همه حرفها درباره جاناتان رو افسانه میدونه کنار بیام و حتی باهاش بحث کنم یا بشنوم حرفهاش رو :| و چقدر زیادن آدمهای از این دو دسته!!! چقدر هم ترسناک و حوصله سر برن :|||
و اینکه خیلی خیلی دوست دارم چند تا دوست جاناتانی پیدا کنم با هم خفه کنیم همدیگه رو.
یه چیز دیگه اینکه باز محرم شده و یه سری در حال خفه کردن خودشون از اجرای فرایض و مراسماتن و یه سری دیگه در حال زیر سوال بردن همه چیز از بیخ و بنن. و من سرگردان و فارغ از هر دو...
- ۹۷/۰۶/۲۳