دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۲ ب.ظ

«یه مدته که به سهمیه گریه ام رسیدگی نکردم و امروز سر صبحی بغض آلود بودم، حالا رادیو هم ول نمی کنه!»


جمله بالا رو صبح نوشتم که پست کنم. از صبح تا الان صدبار بغض کردم و خوردمش. یکی هم نیست بگه دخترجان این کارا رو نکن با خودت! هی این گریه ها و بغض ها رو جمع می کنی که چی بشه؟ خب بیا و وقت بذار برای خودت! حتی اگه این وقت گذاشتنه در حد وقت گذاشتن برای گریه هات باشه...


رفت و امد به وبلاگم هم داره به صفر میل میکنه، مبارکم باشه...


و میدونی؟ تنفر شاخ و دم نداره. والا نداره... تنفره... تنفر!

نظرات (۱)

خداییش خیلی ازار دهنده س وقت گریه کردنم  نداشته باشی:(



پاسخ:
اوهوم خیلی...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی