وبلاگ جونم این پست رو یادته؟ شخص باسوادی که همکاران رشته خودش رو به خاطر اشکالات در رعایت دستور زبان فارسی و اشکالات در ترجمه متونِ تخصصی رشتهاش تحقیر میکرد و همچنین بهشون توهین میکرد؟ خیلی ماجراهای جالبی داشت. حیفم میاد اینجا ثبتشون نکنم. حداقل واسه خودم که... بذار نتیجهگیری اخلاقیش رو بذارم برای آخر.
بعد از اون پست و تحقیر و توهینها که به نظر من میتونست به جاش نقد سالم و درست انجام بده، انگار خیلی واکنش منفی دریافت میکنه. من کامنتها رو نخوندم ولی اینطوری میتونم بگم که اکثر جامعه دنبالکنندهشون باسواد و تحصیلکرده هستن و واکنشهای منفی احتمالا از اون واکنشها که زیر پست مسی و رونالدو و اینها میشد نبوده. بگذریم. ایشون واکنشهای منفی دریافت کرد و بعد یک پست گذاشت و گفت که اصلا انتظار این واکنشهای منفی رو نداشته و اصلا حالا که اینطوره پیجش رو میبنده و ما رو از پستهای معرفی کتابهاش محروم میکنه! برداشت همه پستها رو هم پاک کرد به غیر از چند پست اول پیجش که محتوای متنی نداشتن و صرفا عکس بودن.
حالا امروز پست گذاشته که چند پیام محبتآمیز دریافت کرده و منصرف شده از حذف پیجش و به میمنت و مبارکی چاپ کتابی که ترجمهاش رو در دست داشته، ما رو با انصرافش از حذف پیج خوشحال کرد!
حالا قبل از نتیجهگیری اخلاقی هم بگم که صفحه خصوصی بود و کلا حدود پنج هزار نفر دنبالکننده داشت. ایشون هم کلا توی صفحه کتاب معرفی میکرد و پای معرفی کتابها نظرش رو میگفت. کتابها در حوزه روانکاوی و رواندرمانی پویشی بودن و خود ایشون هم در زمینه رواندرمانی پویشی تدریس میکنه. یعنی شما تمام این واکنشها رو در نظر بگیر. از تحقیر و توهین و کوبیدن سوادش تو سر بقیه تا واکنش هیجانی مثل حذف پیج و تحمل نکردن انتقاد. همینطور با برگشتش هم آگاه نبود به این کارهای کودکانه تا بخواد چیزی در این باره بگه!
تو ببین وضع یه رواندرمانگر پر ادعا اینه، وضع روان ما میخواد چی باشه که قراره به ایشون و امثال ایشون مراجعه کنیم!!!! خلاصه نتیجهگیری اخلاقیش واسه خودم این بود که فهمیدم اوضاع روان من از یه به اصطلاح درمانگر یا فعال در حوزه روان، خیلی بهتره و چشمام بیشتر باز شد!
- ۱ نظر
- ۰۴ دی ۹۹ ، ۲۰:۰۱