یه نفر توی یکی از پستهای قبل کامنت ناشناس و خصوصی گذاشته بود که دوست داره بدونه توی تراپی به آدم چی میگن. دروغه اگه بگم قلقلکم نیومد دربارهاش اینجا ننویسم.
خب. ببین دوست من، توی تراپی هر چیزی ممکنه به تو بگن. البته این در حالتیه که طیف تراپی رو باز در نظر بگیری. درمانگرهای مختلف وابسته به رویکردی که دارن و ندارن ممکنه متفاوت عمل کنن و محتوایی که میگن متفاوت باشه.
هیمنطور درمانگرهایی که بهشون مراجعه میکنی ممکنه استاندارد و اصول کار اخلاقی و حرفهای رو رعایت نکنن و حرفهای خارج از چارچوب هم بزنن. حتی ممکنه بنا به وضعیت روان درمانگر هم ممکنه محتوا باز متفاوت باشه.
پس درمانگرا ممکنه توی تراپی هر چیزی، واقعا هرچیزی بگن، با هر رفتاری.
اما وقتی بحث اصول حرفهای وسط کشیده میشه، محدودیتهایی پیش میاد. حرفهایی رو درمانگر اجازه نداره بزنه و اکتهایی رو اجازه نداره انجام بده. همینطور وقتی یک رویکرد خاص رو نگاه کنی باز طیف رفتار و کلام محدودتر میشه. مثلا من که درمان مبتنی بر روانکاوی میگیرم درمانگرم خیلی متفاوت عمل میکنه از دیگر درمانگرها.
بعد جلوتر بری درمانگر با مریض هاش هم متفاوت عمل میکنه. ممکنه درمانگر من اونطور که با من هست با مریض دیگهاش نباشه. که این وابسته به وضعیت رشدی روان مریضها داره. حتی باز هم جلوتر بری رفتاری که درمانگر با تو داره در طول زمان و در جلسات مختلف ممکنه متفاوت باشه. که این هم باز به وضعیت روانی تو برمیگرده.
خلاصه میتونم بگم رویکردی که من بهش مراجعه میکنم راهکار نمیده. خود افشایی نمیکنه. دیدگاه خودش رو وارد نمیکنه و خنثیاست. حتی تو نسبت به درمانگرت بیشتر صحبت میکنی. درمانگر بیشتر سوال میپرسه. سوالهاش هم برای چراغ انداختنه که هم خودش ببینه توی روان تو چه خبره هم خودت روانت رو مشاهده کنی.