من اینو اینجا پست ثابت میکنم که جلوی چشمم باشه و هر بار اومدم یه سری به اینجا بزنم و چیزی بنویسم تکرار مکررات نکنم.
چون هربار که تو این شرایط قرار می گیرم به خودم میگم وقتی از این شرایط بیرون اومدم دیگه فلان... و دو روز که می گذره یادم میره و کلا فراموش می کنم و دوباره که توی شرایط مشابه قرار می گیرم یادم میوفته که من قرار گذاشته بودم با خودم و چرا یادم رفت و چرا الان دوباره تو این شرایطم؟
قرار چیه؟ از این کار و این شغل میام بیرون. من نه آدم این کارم، نه آدم این شغل. برمی گردم به شغل قبلی. ابزارهایی که نصفه بلدم رو کاملتر می کنم و برمی گردم. نگاهم هم در حد یادگیری ابزار و مهارت نگه می دارم. نه قراره شاخ غول بشکونم و نه حلال تمام مسائل بشم و نه قراره مدال نوآوری و خلاقیت دریافت کنم. این کاریه که مدرسه با من کرد. به جای یادگیری و گذر، گیر کردم توی بهترین شدن توی اون درس و مسئله حل نشده باقی نذاشتن.
البته که میدونم و آگاهم مشکل نه از شغله و نه از کار، من باید تغییر کنم. ولی این شغل و این کار چیز ارزشمندی ندارن برای اینکه این همه هزینه روانی پاشون خرج کنم.
- ۳ نظر
- ۰۲ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۳۷