دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

۱۸ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

عجله دارم واسه تحویل دادن یه چیزی و نمیدونم چرا همچنان وسواسم توی ایده آل تحویل دادنش دست از سرم بر نمیداره!! در عین حال که میدونم بازم ایده ال نمیشه ولی بازم قسمت کمال گرای درونم کشته منو...

بخش کمال گرای درونم با بخش وسواسی درونم دست به یکی کردن و رفتن توی یه تیم. بخش عجول و بخش منطقی درونم هم رفتن توی یه تیم! و جنگی اون تو بر پاست!!!

یکی بیاد اینا رو از هم جدا کنه، کشتن منو از بس جنگیدن!!!

همه اش هم بخش بیخیال درونم هی میخواد پا درمیونی کنه بینشون و آشتیشون بده و من هی باید برم این بیخیال خانو دست به سر کنم!!!

دیگه بیخیال رو کجای دلم بذارم؟!؟!


پ ن : حالا مامانم هم این وسط یادش افتاده خونه تکونی کنه! و به من کدبانو بودن یاد بده :|

دلم پر بود

باهاش صحبت کردم

دلم خالی شد

دقیقا همین‌قدر راحت

بعد هم یه کم دلم با چیزای مثبت پر شد


پ ن : انگار اینو یادم رفته بود منتشر کنم! مال چهار تیره، سه شب.

میشه بیدار بشم و ببینم همش خواب بوده؟

خواب که نه... کابوس!!!

میشه آدما یه روز تصمیم بگیرن که تسلیم بشن؟

میشه دیگه دلشون نخواد ادامه بدن؟

میشه بعد از تسلیم شدن دیگه با هیچ چالشی روبرو نشن؟

میشه آدما تنها نباشن؟ هیچوقت؟

میشه اگه تنهان، روزگار اینقدر تلاش نکنه بشون هرروز و هرساعت ثابت کنه تنهان؟

میشه بقیه هم تنهایی اون‌ها رو به رخشون نکشن؟

میشه آدما یه روز دلشون بخواد بمیرن؟ 

و بعد بمیرن؟

یکی از معجزات اینستاگرام اینه که وقتی یه روز نشستی گریه هاتو کردی و قطره های اشک سهمیه اون روزتو از چشما و دماغت بیرون ریختی و اخرش به خودت گفتی که خب دیگه اشکای امروزم تموم شد، یهو میتونه بت ثابت کنه که نه، خیلی بیشتر از این هم میشه اشک ریخت. 

با دیدن دوستام اون تو دلتنگ میشم . فرقی نداره حالشون خوب باشه یا نباشه ولی بد و بسیار زیاد دلتنگشون میشم. بیشتر از همه دلم واسه خودم تنگ میشه منِ اون وقتا که باشون دوست بودم!!!!

البته اگـــــــــــه دوست بوده باشیم با هم...

لقمه‌ی صبحانه فردای بابامو درست کردم و گذاشتم جای همیشگی. الآن که اومدم چراغ اتاقو خاموش کنم و بخوابم یادم افتاد فردا جمعست!

وقتی بیدار بشن و لقمه رو ببینن بم میخندن :|