دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

دوشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۴، ۱۲:۰۷ ب.ظ

پاییز یهو میاد و همینطور یهو آدمو افسرده می‌کنه.

مدتی با کسی دیت می‌کردم و تمامش کردم. برنامه‌ای برای دیت در آینده ندارم. ماشین دوباره تعمیرگاهه. منم روز دومیه که ریموت خونه‌ام و فردا هم هستم. برنامه‌های پیش رو تا دو ماه آینده اصلا جالب نیستن. دیشب حساب کردم توی دو ماه گذشته یا بهتر عرض کنم از جنگ به بعد خرجام بیش از حد افزایش پیدا کرده. طوری که خرج شهریور بیشتر از حقوقم بوده و این وحشتناکه. خونه داره سرد میشه و سرما رو دوست ندارم.

کلا وقتی پاییز میشه همه چیز خاکستری و سرد و نمور میشه. همه چیز تاریک میشه. خورشید قهرش می‌گیره. نور کم میشه. این ۶ ماهو کی میخواد تحمل کنه؟ من که توانشو ندارم وافعا.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی