...
تو این وضعیت هیچ فضایی برای خودت نمیمونه. همه بلعیده میشه توسط اون آدم. و تو میدونی چون تجربهاش رو داشتی که به محض اینکه بخوای کاری کنی که نشونه جدایی یا رشد بده زمین و زمان رو به هم میدوزه تا جلوت رو بگیره. پس تو هم یا مخفیانه رشد میکنی که عملا کند و سخته و انرژی زیاد میخواد یا متوقف میشی تا حداقل از حملههاش در امان بمونی.
بعد زمان میگذره و تو برمیگردی نگاه کنی در گذشته چه کردی که رشدی نداشتی حداقل نسبت به پتانسیل خودت. و چون اون دوران سخت بوده و یادت رفته بوده و اون آدم این فضا رو عادی جلوه داده و تو رو تنبل، هیچ دلیلی برای عدم رشدت یا رشد کمت پیدا نمیکنی. و در حیرت میمونی. الان من دارم برای توی آینده مینویسم که من دارم انرژیای که باید صرف خودم و زندگیم میکردم رو صرف زنده نگه داشتن خودم و روانم میکنم. پس آدم عزیز آینده میدونم حسرت خواهی خورد ولی متاسفانه واقعیت این بود.
- ۰۴/۰۱/۰۹