...
جمعه, ۶ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۱۹ ب.ظ
به معنای حقیقی کلمه overwhelm شدم. به خودم تعلق ندارم. در خودم نیستم. استراحت و خاموشی رو مدت زیادیه که تجربه نکردم. هیچ قسمتی از زندگیم تحت کنترل خودم نیست. بی اغراق هر لحظه فکر نیست و نابود کردن خودخواسته گوشه ذهنمه. واقعا دیگه نمیتونم ادامه بدم. امیدوار بودم که این وضعیت موقته و زود تموم میشه ولی هر چی جلوتر میریم ناامیدتر میشم و این حقیقت که داستان تا آخر عمر همینه بیشتر توی صورتم می خوره. بعد به این نتیچه میرسم که چرا زنده بمونم پای این رنج و عذاب بی پایان.
میدونی... یکی از اهداف من برای زندگی توی خونه خودم، حق راحت و در خلوت مردن بود.
- ۰۲/۱۱/۰۶
این بده که! اما برای من خوبه، حداقل تنها نیستم تو این حس!