...
يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۷ ب.ظ
من تا مدت ها فکر میکردم از مهمون بدم میاد و حتما ذات بدی دارم که از مهمون بدم میاد! چون همه ایرانیا مهمون نوازن و عاشق مهمونی دادنن و من اگه بدم میاد یه مشکلی دارم. بعد که جدا شدم از خونواده فهمیدم من از سرویس دادن به مهمونهای خونوادگی مادر و پدرم بدم میاد. وقتی مهمون دارن باید یه آدابی رو رعایت کنن و من هم نقش خدمتگزار رو دارم برای مهمونشون. سرویس دهی محض. حریم شخصی هم از بین میره. حق هم نداری بری توی اتاق تنها باشی. باید بیای و مهمون رو سرگرم هم کنی. حق هیچ گونه ابراز وجودی از خودت هم نداری.
خلاصه اینجوریه که الان بعد از سرویس دهی فراوان واقعا نزدیکه دست یه قتل یکی بزنم اینقدر اعصابم خورده.
- ۰۲/۰۹/۲۶