پست از دیروز
الان که همه میگن وسط یه دوره تاریخی مهم هستیم، برای سومین بار به میدون بهارستان رفتم. مردم کشورم دارن انقلاب میکنن و من دنبال ساختن یه خونه برای خودم هستم. میرم و وسیله میخرم وسط این بیثباتی و تحریمهای اسمی. بازار پر از جنس بیکیفیته و مجبورم به خرید جنسهای متوسط ایرانی. چرا؟ چون حکومتم دلش خواسته خیلی دگم و کودکانه با همه دنیا بد باشه و ارزش پول من رو هر روز کمتر کنه. مدام با هر جنسی که میخرم، پولی که براش ماهها کار کردم، به این فکر میکنم سهم منِ جوون از زندگی توی این کثافتی که حکومت برام ساخته این بود؟
چرا اومدم اینو بنویسم؟ وسط این وانفسا به سمت متروی بهارستان، کمی پایینتر از میدون بهارستان، به یه عکاسی قدیمی برخورد کردم. دو تا ویترین داشت. دوربینهای قدیمیش رو گذاشته بود و یه عالمه عکس قدیمی از تهران قدیم. یه سمت تهران هزار و سیصد و اندی تا قبل از انقلاب. سمت دیگه تهران حوالی جنگ جهانی دوم و مشروطه و قاجار. وسط این دوره تاریخی مهمی که همه داریم از سر میگذرونیم ایستاده بودم به تماشای عکسهایی از مشروطه، از تهران در گذر سالها. و به این فکر میکردم که سالها بعد از ما چی میمونه به یادگار؟ آزادی؟
- ۰۱/۱۰/۱۱
هر چی که هست، خریدن وسایل برای خونهی خودت لذتبخشه :)
مبارکت باشه و به سلامتی و دلخوشی استفاده کنی :)