...

حوصله این دختره رو ندارم. بی‌ملاحظگیش توی حرفایی که می‌زنه و رفتارش اذیت‌کننده‌اس! و من فقط می‌شنوم و رد می‌کنم.

اون دختره هم خیلی بد نمایش بازی می‌کنه. اونم صرفا رد می‌کنم.

بی‌اعتمادی پیش‌فرض اون آقا دیگه خونم رو به جوش میاره.

و بی‌تفاوتی و جدی نگرفتن‌های اون یکی هم تا مرز گریه من رو می‌بره. 

آقای اتاق بغلی هم حساسیتش مثل شیشه‌اس. کمال‌گراست و بدش میاد کسی بهش انتقاد کنه.

آدم حساب نکردن‌های میز تهی رو هم از توانم خارج کردم. یه دیوار بلند کشیده دور خودش و مثلا تیمش.

حیف انرژی‌ای که به پای اینا صرف کردم. دیگه بسه‌شونه. لیاقتش رو ندارن.