...
شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۹:۴۹ ق.ظ
شنبهها صبح همه چیز عذابآوره. صبح بیدار شدم عذابآوره. لباس انتخاب کردن عذابآوره. سرکار رفتن عذابآوره. و حتی تراپیهام هم شنبه هستن.
الان تو مترو نشستم و دارم به این فکر میکنم که امروز کار و بار رو چه خاکی توی سرم کنم. کارم از نظر انجام دادن و اینها زیاد نیست. فقط امروز باید خیلی زیاد با آدمهای مختلف درباره موضوعات مختلف صحبت کنم یا جلسه بذارم یا هماهنگ کنم. این هم عذابآوره. درسته که کارم رو به خاطر این صحبت کردنها انتهاب کردم در مقایسه با انتخابهای دیگه که انزوای بیشتری رو میطلبیدن ولی کم هم پیش نمیاد که واقعا احساس میکنم فلجم.
مثل الان که یه گوشه برای خودم نوشتم «من واقعا مناسب این کار نیستم با این حجم از اهمالکاریهام»
وقتی با آدما چالش ارتباطی دارم همه چیز سخت میشه، همه چیز. و من کلا کم چالش ندارم با خودم چه برسه با بقیه!
- ۰۱/۰۲/۳۱