دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

دوشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۸:۱۱ ق.ظ

دیروز سر سوتی‌هایی که من می‌دادم سر اون جلسه، خیلی خندیدیم. بعد شب چیزی توی لینکدین دیدم که پشمام ریخت‌. واقعا باانگیزه کار کردن تو این اوضاع نشدنیه. فقط با یه نیمچه امیدی که هی تحلیل میره ادامه می‌دم. و نمی‌دونم یک ماه بعد چی انتظارم رو میکشه. بعضی وقتا میگم خوش به حال بقیه که فقط کار کردن براشون مهمه نه جاش، ولی نمی‌دونم واقعا اینطور هست یا نه!

اولش اینجا خیلی هیجان‌انگیز بود. همه خوشحال و امیدوار بودن ولی الان واقعا نمیدونم مایی که تلاش می‌کنیم حذف نشیم تصمیم درستی می‌گیریم یا اونایی که رها می‌کنن و می‌رن!

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی