دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۲۳ ق.ظ

فعلا که در حال فرارم و عکس‌العمل آشناییه. فرار از خودم و خواسته‌هام و توجیه‌های الکی. می‌دونم فراره. می‌دونم از اضطرابه‌. مشکل (و البته احتمالا یکی دیگه از توجیهات الکی) اینجاست که فقط می‌دونم‌‌!

شاید حتی مشکلم فرار و اضطراب نیست. مشکل اینه که از عمل می‌ترسم. خودمو تو مرحله فهمیدن، آگاه شدن و دونستن متوقف می‌کنم! نمی‌تونم هیچ فعلی، هیچ عملی انجام بدم. بهش میگن فلج شدن؟


پ ن: می‌دونی چی جالبه؟ کل روز، کل زمان بیداریم، رو در سطح می‌گذرونم. در سطحی‌ترین لایه. شب که میشه و اینجا رو باز می‌کنم و میام از سر تکلیف یه چیزی پست کنم بره، تا ته ته ته همه چیز میرم!

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی