کلمه «اصل» رو که میشنوم واقعا کهیر میزنم!
یه پست از وبلاگ آیهای در آینه خوندم و یاد تجربه مشابهم افتادم. البته که توانایی من توی قصه گفتن و بامزه گفتنش به اندازه یلدا نیست.
یادمه یه بازی توی تلگرام بود که امکان چت هم داشت. اون ربات رندوم برات همبازی پیدا میکرد و بین بازی هم اگه دوست داشتی با طرف گپ میزدی یا کری میخوندی و کلکل میکردی. کم نبودن آدمایی که ترکیب «سلام خوبی؟ اصل» ورد زبونشون بود و کم هم نبودن آدمایی که مجبور به بلاکشون میشدی. البته خب کم هم نبودن آدمایی که بازی کردن باهاشون لذتبخش بود.
من بازیم خوب بود و نمیدونم چرا برای بعضیا عجیب بود! تعدادشون زیاد نبود ولی کم نبودن پسرایی که بازی خوبت رو میدیدن و میفهمیدن دختری و تعجب میکردن. حالا بازی خاصی هم نبودااا! فکر کنم یه چیزی توی مایههای دوز بود!
چیزی که یادم اومد ماجرای پسری بود که وقتی با هم چندین دست بازی کردیم و دید حریف قدری بهش خورده نمیتونست آروم بشه. هم بازی اون خوب بود، هم من... واقعا برای بازی کردن باهاش باید فکر میکردم! و اون هم باید فکر میکرد! یعنی هر دومون مجبور میشدیم از مغزمون استفاده کنیم! متاسفانه تشنه رقابت و بردن بود و منم ساده کنار نمیکشیدم و با هم قرار گذاشته بودیم از بازی مشترکمون لفت ندیم و روزها با هم بازی میکردیم. مکالماتمون دقیقا یادم نمیاد ولی یادمه در مقابل منی که اصرار داشتم هیچی از خودم نگم و به «اصل» دادن بسنده کرده بودم، اون از خودش زیاد میگفت. از اینکه دانشجوی کدوم دانشگاه بود، چه رشتهای و چه گرایشی و اینها... و وقتی فهمیده بود من دخترم اصلا حریصتر شده بود توی شکست دادنم... هی اصرار داشت بدونه من چی خوندم، کدوم دانشگاه و اینا که شاید پس ذهنش خودشو آروم کنه که اگه با کسی توی یه بازی مسخره آنلاین رقابت پایاپای داره، طرف مثل خودش باهوش باشه و اون استانداردهایی که براش مورد قبول بودن رو داشته باشه.
خب من هم نم پس ندادم و هیچی نگفتم. نگفتم که منم همون دانشگاه درس خوندم، نگفتم منم همون دانشکده بودم، نگفتم اگه عکس و مشخصات برای هم بفرستیم احتمال اینکه همو توی دانشکده دیده باشیم هست!
وقتی تعجبش از دختر بودنم رو دیدم بیشتر مصمم شدم چیزی نگم. یه جورایی دلم شکسته بود. که آخه واسه یه بازی مسخره آنلاین چرا تو، همرشتهای و همدانشگاهی من باید تعجب کنی از اینکه یه دختر رقیبته؟ دلم شکسته بود از اینکه طرز نگاه این پسره دقیقا افکار مخفی خیلی از همکلاسیهای پسرم بوده و هست. آخه مگه عجیبه یه دختر توی یه بازی مسخره آنلاین بازیش خوب باشه؟
- ۰۰/۰۳/۲۲
وقتی از بچگی اون شعر مسخره «پسرا شیرن مثل شمشیرن، دخترا موشن مثل خرگوشن» رو توی گوش ملت میخونن طبیعیه این تصور شکل بگیره که پسر بودن به معنای شیر بودنه و دختر بودن به معنای موش بودن و اصولاً این تصور که شیر هم ماده داره و موش هم نر داره، توی کت یه عده کثیری نمیره...