...
از فکر به اینکه آیا لازمه برای همکار قدیمم که مدتیه عقد کرده هدیه بخرم یا نه، خل شدم. اینکه آیا هدیه بدم یا نه یک طرف، اینکه چی هدیه بدم یک طرف دیگه و اینکه آیا خودم تنها بخرم یا به بقیه همکارهای قدیمی هم بگم یا نه یک طرف سومی هست برای خودش!!!
و این مسئله از اونجایی ذهنم رو درگیر کرد که یادم اومد یک بار در زمانهای همکاری قرار شد یه قرار بذاریم و دو تا از همکارهایی که از مجموعه رفته بودند رو ببینیم و اونجا این همکارم بهم گفت «باید به فکر یه هدیه برای همکار جدا شده از مجموعه باشیم چون تازه بچهدار شده». قرار هیچ وقت سر نگرفت و هدیه هم هیچوقت تهیه نشد. ولی من اینجا بعد از سالها نشستم و به این فکر میکنم که حقیقتا آدم به چه افرادی و در چه مناسبتهایی هدیه میده. چه زمانهایی اگر هدیه نده از ادب به دوره و چه زمانهایی هدیه دادن یا ندادن روی کیفیت اون رابطه تاثیر میذاره؟ و چه زمانهایی هدیه گیرنده انتظار هدیه رو داره یا نداره؟ به این فکر میکنم ما جدای از رابطه همکاری آیا با هم دوست هم بودیم؟ به این فکر میکنم که اصلا تعریف دوستی چیه؟
و تو همهی این فکرهای بی سر و ته رو بچسبون به اون محیط کاری فوقالعاده سرد و خشک! انقدر خشک که همهی دوستیها و فعالیتها و ارتباطها دخترونه/پسرونه جدا بود. افراد ازدواجشون رو مخفی میکردن و دو فردی که با هم در رابطه عاطفی بودن حتی هم رو به اسم کوچیک صدا نمیزدن. ارتباط خارج از محیط کار بینمون خیلی کم بود. تولدها تبریک گفته نمیشد مگر خود متولد شده شیرینی میخرید و به بقیه میداد. کلا هیچ مناسبتی جشن گرفته نمیشد. از یلدا بگیر تا عید. (دوباره که خوندم دیدم از حق هم نگذریم توی خود شرکت برنامههای خوردنیجاتی رو خودمون میذاشتیم)
دوباره برگردیم به همکارم. به اینکه آیا ما با هم دوست بودیم؟ میتونم بگم آره، دوست بودیم. ولی اگه بخوای درجه صمیمیت دوستی رو بسنجی، درجه صمیمیت پایینی داشتیم. مادامی با هم دوست بودیم که با هم زیر یه سقف بودیم. در غیر اینصورت ارتباطی با هم نداشتیم. حتی اگر قرار بود خوش گذرونی بیرون از محیط کار اتفاق بیوفته، همیشه محدود بود به تایم بعد از کار. یعنی با همون لباسهای کار، با همون تن خسته، همون اطراف شرکت جایی میرفتیم. حتی بدون اینکه مرخصی بگیریم.
و حالا دوباره دارم به این فکر میکنم که مگه میشه توقعی بیش از این داشت؟ افرادی که همدیگه رو روزی ۸ الی ۹ ساعت میبینن چرا باید دلشون بخواد همو بیشتر ببینن؟
بگذریم. بهتره برم دوباره بشینم به اینکه چی بهش هدیه بدم فکر کنم...
- ۹۹/۱۰/۲۹
خودمو که جات گذاشتم دیدم نمیتونم خودمو توجیه کنم تا کاری بیشتر از تبریک در حقش انجام بدم :|