...
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۴۶ ق.ظ
پارسال یه کارگاه شرکت کردم. در واقع به خودم هدیه دادم. ده نفر اینا بودیم.
خودمون رو که معرفی میکردیم معمولا از حرفه و تحصیلات و رشتهمون هم میگفتیم و خلاصه رزومه طور... بعد همه معرفیها یا بهتره بگم رزومهها پربااار و خیلی هم عادی بود این موضوع. کارگاه هم موضوعش فان بود و هیچ ربطی به کار و تحصیل و رشته هیچ کدوممون نداشت خلاصه. حالا میخوام از کوچَکیِ دنیا بگم که به واقع پشم برام نذاشت!
1. همونجا یکی از بچهها که داشت خودش رو معرفی میکرد، کاشف به عمل اومد که co-founder یه سایت فروش محصولات فلانه که محصولات خفن و تکی هستن. من آشنا نبودم با سایتشون ولی همه کلی بهش فیدبک مثبت دادن که سایتتون خیلی باحاله و ما خرید کردیم و اینا...
2. بعد از چندماه اسم فامیلی یکی از بچههای کارگاه رو فهمیدم و گفتم عه این فامیلی آشناست... کاشف به عمل اومد ایشون برادر یکی از همکلاسیهای مدرسهام بوده. رفتم اینستای همکلاسی مدرسهام رو چک کردم و دیدیم بله درسته... بعد اینا ذرهای تشابه نداشتن به هم!
3. یه مدت بود با یه دوره آشنا شده بودم و خیلی پیگیر کاراشون بودم و دوست داشتم شرکت کنم و حتی اقدام کردم برای شرکت ولی پذیرفته نشدم :( بازم کاشف به عمل اومد یکی از بچههای کارگاه اون دوره رو شرکت کرده بود.
4. چندین وقت دیگه یکی از همکلاسیهای دوران مدرسهام که صفحهاش رو هم خیلی اتفاقی پیدا کرده بودم از سر بیحوصلگی لایو گذاشته بود و دوستاش ریکوئست میدادن و میومدن تو لایو. یکی از افرادی که اومد تو لایو چهرهاش خیلی برام آشنا بود. مراجعه کردم به عکسهای این کارگاه مذکور و کاشف به عمل اومد دوباره که بعله ایشون رو من میشناسم.
5. امروز توییت یه نفر اومده بود تو تایم لاینم (یعنی من فالو نکرده بودمش و چون تعداد لایکهاش زیاد بود توییتش اومده بود توی تایم لاین من) که از خودش در محل کار عکس گذاشته بود و من هی میگفتم خدایا این آشناست! ولی اون حدسی که من دارم تو ایرانه نه خارج! رفتم عکسا رو دوباره چک کردم و دیدم بله یکی از بچه های کارگاه بود. اینجا واقعا برگام ریخت.
6. یه نفرم اون روز کارگاه همینجوری اومد یه سری زد و رفت. بعد من چند وقت پیش داشتم پیج یه دختر بلاگر تو اینستا رو میدیدم و وسط استوریها یه چهره آشنا دیدیم و بله اون فرد سرزده تو کارگاه بود.
7. الان اومدم پست رو ببندم و منتشر کنم یه نفر دیگه هم یادم اومد. اینو همون موقع پشمام ریخت و تمام. حال ندارم بگم. قصهاش مفصله و پشمریزونتر :)
تعداد خیلی کمی از بچهها هم موندن که بعدا شناسایی بشن ولی واقعا پشمام آقا پشمام... امروز تو توییتر پشمام ریخت!
- ۹۹/۰۷/۰۱