دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۲۶ ق.ظ

می‌خوام ارتباطم رو با وبلاگم و با نوشتن قطع نکنم. نوشتن تو وبلاگ موضوع می‌خواد. و من دقیقا زمان‌هایی که خیلی از نظر ذهنی درگیرم محتوای خروجی ذهنم خیلی کم میشه. کم حرف میشم، کم می‌نویسم (چه برای خودم چه اینجا) و حتی برای خودم هم کم voice ضبط میکنم.

چیزی که چند روز پیش متوجهش شدم این بود که جدیدا وقتی یه موضوع میاد تو ذهنم یه مقاومت ریزی تو من شکل می‌گیره که تو وبلاگ درباره‌ش ننویسم. چرا؟ چون می‌خوام بمونه برای روانکاوم :|

با تراپیست قبلی راحت نبودم و حرفام می‌موند و حتی پیش ایشون هم گفته نمی‌شد. 

ایندفعه که فهمیدم ماجرا اینه می‌خوام نذارم مثل قبل بشه. چیزی رو نگفته و ننوشته نذارم. این به این معنی نیست که کل زندگیمو بریزم رو دایره وبلاگ! منظورم اینه که وقتی چیزی رو میخوام بنویسم، بنویسمش و از این مانع‌های عجیب غریب برای خودم ایجاد نکنم.

امروز داشتم لایو دوستی رو نگاه می‌کردم و داشت درباره نوشتن می‌گفت. مخاطباش فیلمنامه‌نویس‌های تازه‌ کار بودن. می‌گفت نوشتن، تمرین نوشتن، هرروز نوشتن و حتی روزمره‌نویسی خیلی اهمیت داره توی بهتر شدن قلمشون و ...

من اینجا که کلا چرت و پرت می‌نویسم ولی یه کامنت دوست داشتم وسط حرفاش بدم که نوشتن کلا خوبه. جدای از اینکه واسه قلمت چه اتفاقی میوفته یه راه برای فکر کردنه. یه روش برای خالی کردن یا سبک کردن ذهنه. یه راه برای حتی مرتب کردن آشفتگی‌های ذهن. و باز هم جدای از اینکه اصلا کسی میخونه یا نه یا محتوا چیه!

نظرات (۳)

نوشتن یوگای ذهن و حافظه هست :))

من که دوس دارم بیشتر بنویسی تا بیشتر بخونمت....راستی لطفا پست قبلیت رو پاک نکن یا پیشنویس! یکبار دیگه میخوام دقیق بخونمش و اون لینک تد هم که توی کامنت ها دادی رو ببینم.

مرسی

پاسخ:
اشاره خوبی کردی به یوگا :)

من کلا پاک نمیکنم پستی رو چون همین که منتشر کردی تا ابد نوشته ات توی فضای نت میمونه حتی اگه پاک کنی...
 
قربانت :))
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • نوشتن از نظر من رفیق شدن با خوده! با خودت صمیمی میشی و به مرور یاد می‌گیری چه جوری چیزی که تو دلته رو به زبون بیاری و به مخاطبت منتقل کنی، همه مدلشم خوبه، چه جسته‌وگریخته‌نویسی و چه روزانه‌نویسی، کلاً بنویسید دیگه، آفرین :))

    پاسخ:
    اره اصلا حتی یاد میگیری چطوری با خودت حرف بزنی و حرفای خودت رو بشنوی!
    من اگه در زندگیم مشوقی مثل تو داشتم الان مریم میرزاخانی بودم ^_^
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • پس حالا بیا و پروفسور حسابی شو! ;)

    پاسخ:
    پروفسور حسابی؟ بهش فکر میکنم :دییییی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی