دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۹ ق.ظ

امشب حال ندارم پست بذارم. 

امروز انواع مودها رو تجربه کردم. به مقدار زیادی فعالیت مجازی کردم که واسه من اُوردوز حساب میشه. فردا هم برنامه دارم یه کار باحال کنم. و همه اینا فرارن از کارایی که برای خودم مشخص کردم.

نکته جالب ماجرا می‌دونی چیه؟ تو سرکار من یه آدم منظم و متعهد و بامسئولیتم. واسه همه کارام برنامه دارم و از تمام زمانم استفاده می‌کنم و از زیر هیچ کار سختی هم در نمیرم. از این کارمندا که می‌بینیشون حض می‌کنی. 

بعد وقتی تایم خودم میشه تو خونه و کلا خارج از ساعت کاری. جسدوار میوفتم یه گوشه و مگه میشه جمعم کرد؟ برنامه؟ هیچی. وقت گذاشتن واسه خودم؟ چی میگی!؟ هیچ کاری نمی‌کنم. شلخته و تن لش وار هیچ فعالیتی انجام نمیدم. از اینا که وقتی می‌بینیشون روشن‌ترین آینده‌ای که براشون تصور میکنی زندگی تو جوبه.

کاملا دو روی یک سکه.

نظرات (۱)

  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • درستش اینه که انرژی بین خونه و محل کار پخش بشه اما خب در عمل این قدر سختیای محیط کار و حضور تو جامعه بالاست که دیگه جونی واس خونه نمی‌مونه، اینم فقط تو نیستیا، اکثرمون به این حال دچاریم...

    پاسخ:
    درست میگی باید حد تعادلو پیدا کنیم.‌
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی