...
۱. بیلبوردای درباره روزه رو تو سطح شهر که میبینم از عصبانیت خفه میشم. گند زدن به هرچی اسلام و دین و خدا و روزه و مقدسات و رسم و آیینه... گند... چرت و پرت محض... و همه اینا همش باعث میشه یاد کتاب مزخرف ۱۹۸۴ هم بیوفتم. خوندنش کم عذاب آور بود، دیدن مظهراتش هر روز جلو چشم کممونه.
۲. به نظرم خدا به جای اینکه بیاد بگه دخترا تو دوران پریود میتونن روزه نگیرن، باید میگفت تو ایام pms میتونن روزه نگیرن. یا میذاشت به انتخاب خودمون. هفت روز انتخاب کنیم. واسه من اینجوریه که وقتی pmsام از فرط کلافگی فقط میتونم با شکلات و قهوه و خوردن به طور کلی حواس خودمو پرت کنم!
۳. من مذهبی نیستم. نماز هم نمیخونم. ولی روزه میگیرم اونم به دلایل خاص خودم. ولی خیلی حس بدی پیدا میکنم از اینکه روزه تو جمع میرم. انگاری جدایی. همه مجبورن جلوت رعایت کنن در صورتی که مجبورشون نکردی و اوکیای کلا. انگار پرتی!!
۴. یعنی در حدی کلافه بودم که آخر هفته رو کلا هیچ کار مفیدی نکردم. چندتا فیلم. چندتا پادکست. یه عالمه کاغذ تا شده دور و برم و در آخر یه اتاق نیمه منفجر. شنبه اومدم خونه دیدم مامانم مرتب کرده. قدیما خجالت میکشیدم و قدیمترش عصبانی میشدم. الان هیچی. کمی خوشحال. خوشحالی از دو بابت. اول اینکه اتاقم مرتب شده. دوم اینکه مامانم یه کم سرگرم شده با مرتب کردن اتاق من و لذت برده.
۵. جدیدا یه کم کارم متفاوت شده. و تو این کار متفاوت میتونم تا سرحد مرگ خودمو خفه کنم با جزییات و مرتب کردن و فکر کردن. اینقدر به جزییات فکر کنم تا بترکم. در این حد. لذت بخشه.
- ۹۹/۰۲/۱۴
2. تقریبا میتونم بگم کل سال 99 رو pms بودم. 10 روز قبلش و 10 روز بعدش و 10 روز کلا خودش... برای شما هم اینقدر طولانیه؟ نمیدونم شایدم از اثرات قرنطینست..
3. من تا پارسال به جز پریودی باقی روزه هامو میگرفتم. اما امسال به خاطر راکوتان خوری و هم اینکه صبا میرم سر کار نمیتونم تا سحر بیدار بشینم همش 3 تا دونه رو گرفتم:(
4. منم خیلی وقته که رد دادم :|
5.کار خیلی خوبه. کار دوست دارم