دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

دوشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۴۲ ب.ظ

عصر یه خواب دیدم که توش داشتم می‌خندیدم! فکر می‌کنم اولین باری بود در عمرم که داشتم توی یه خواب می‌خندیدم. اگه هم اولین نباشه دومینه :)

از خنده بیدار شدم! فکر کن از خنده!! بعد یادمه اینقدر حسم خوب بود که تو اون حالت خواب و بیدار داشتم سعی می‌کردم صدامو رکورد کنم تا خوابم یادم بمونه و اینکه چرا می‌خندیدم.

الان یهو یادم افتاد این موضوعو. رفتم دیدم هیچی رکورد نشده :( 

و خب یادم هم نمیاد! فقط یادمه خواب ساده‌ای بود! حواشی نداشت. خواب شروع شد، خندیدم و بعد بیدار شدم! کاش یادم بیاد ماجراشو :(

البته این موضوع این روزهای قرنطینه خیلی شایع بود که همه می‌گفتن خیلی بیشتر از قبل خواب می‌بینن و اون هم خواب‌های عجیب و غریب!

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی