دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۱۰ ق.ظ

داشتم به یه پادکست گوش می‌دادم. سازنده پادکست داشت درباره خودش می‌گفت و اینکه موضوع پادکست‌هاش چیه. گفت از فکر کردن لذت می‌بره. از اینکه یه سری داده رو تحلیل کنه و درباره‌اشون فکر کنه براش لذتبخشه. و خب همه اینها در این راستا بود که بگه دوست داره این لذت رو از طریق ساختن پادکستش با بقیه هم به اشتراک بذاره. 

وقتی درباره لذت بردنش از فکر کردن گفت، من به فکر فرو رفتم. به این فکر کردم که من از چه چیزی لذت می‌برم و باهاش سرحال میشم؟ و خب جواب بلافاصله اومد. از خلق کردن. من از خلق‌ کردن خیلی لذت می‌برم. حالا چه به صورت فیزیکی باشه چه غیر فیزیکی. چه ماهیت مشخصی داشته باشه چه نه. کلا خلق کردن، ایجاد کردن و به وجود آوردن برای من همیشه از لذت‌بخش‌ترین فعالیت‌ها بوده. حتی شده خلق یه دنیای ذهنی! 

یه چیز دیگه هم به ذهنم رسید. در کنار خلق کردن من از مسئله حل کردن هم لذت می‌برم. یکم توضیحش سخته. شاید واقعا نباید بهش گفت مسئله! در واقع من از اینکه یه مسئله روبروم باشه و بعد بیام از جنبه‌های مختلف بهش نگاه کنم و یه راه حل خوب برای اون نوع خاص از مسئله پیدا کنم رو دوست دارم. اصلا شاید حتی مسئله‌ای در کار نباشه. اینکه من به چشم یه مسئله برای حل کردن بهش نگاه کنم هم برام جالبه. منظورم از راه حل پیدا کردن هم صرفا یه چیزی که منجر به حل بشه نیست. خیلی از مسئله‌ها راه حل ندارن، خیلی‌ها هم راه حل‌های مختلف دارن. اینکه بیام از جنبه‌های مختلف بهش نگاه کنم و از هرجنبه به یه راه ‌حل متفاوت برسم برام جذابه. حالا مسئله میخواد باز کردن در شیشه مربا باشه، یا یه مشکل کاری. یا یه ایده وسط غذا درست کردن. کلا هر چیزی...

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی