دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ق.ظ

 

امید از بیژن موسوی
دریافت

 

کاوری روی امید از روژین فهیمی و فاران
دریافت

 

 

حتی اگه آسمون شد تاریک و سیاه

خورشید سقوط کرد تو قعر دریا

پلکاتو روی هم نذار، نذار

 

اگر تو آسمون نبود اثری از ابرا

بو کن عطر خیس بارونو از لای برگا

 

حتی اگه صدای رعد و طوفان ریخت به هم گردش زمین و زمان

دستاتو رو گوشات نذار، نذار

 

اگر آب اقیانوس خشکید و موند جای اون صحرا

شنا کن تو آخرین قطره‌ی دریا

 

رنگ کن دنیا رو به رنگ رویاهات

پر کن دنیا رو با صدای آواز

 

حتی اگه کوه و جنگل و دریا 

آتیش گرفت و دود شد رفت هوا

دستاتو رو صورتت نذار، نذار

 

اگر زیر پات لرزید زمین با صخره و سنگاش

درار بال و پر بکش به جای دیگه، به هرجا

 

حتی اگه ندیدی رنگی جز سفید و سیاه

نرسید به گوشت صدایی آشنا

دستاتو رو صورتت نذار، نذار

 

بذار تا چشات بتابه نور تا آخر کهکشونا

بذار تا صدای قلبت برسه تا آخر دنیا

 

پ ن: مدتی بود حال و حوصله آهنگ نداشتم، گوشیم رو هم خالی کرده بودم از هر آهنگی. این دو تا رو که شنیدم، رفتن ته قلبم نشستن.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی