...
يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۳۴ ق.ظ
یه لحظههایی سرکارم پیش میاد که مثلا همکارم یه چیزی میگه یا یه رفتاری میکنه که من میبینم عههههه ببین من یه زمان چقدر دوست داشتم این فرهنگ (یا این طرز تفکر یا نگاه به مسئله یا ...) جا بیوفته بینمون و چقدر براش حرص میخوردم یا به مدیرم غر میزدم و با اینکه برام سخت بود و نگران نگاه و تمسخر بقیه بودم سعی میکردم خودم اون رفتار رو داشته باشم...
و حالا که این رفتار رو میبینم یهو پرت میشم... بعد هم کمی عصبی میشم و هم کمی خوشحال. خوشحال از اینکه زحمتات هر چند کوچولو نتیجه داده. و عصبی از اینکه میبینم طرف داره حرف منو یا رفتار منو (یا مدل نگاه کردن به مسئله منو) طوطیوار تکرار میکنه :| در واقع این عصبیم میکنه که نکنه من رفتار درستی نداشتم و حالا اون طوطیوار داره یه چیز نادرست رو تکرار میکنه؟ بعضی وقتها هم از این عصبی میشم که طرف خیلیییی دیر به زحمت های من پاسخ داده، عملا زمانی که من دیگه بیخیال شدم از جا انداختن یه فرهنگ یا دید یا هرچیزی...
و البته اگه یه جور دیگه هم نگاه کنیم میبینیم که رفتارها و دیدگاههای من هم خیلی تاثیر میپذیره از همکارام. و باز وقتی متوجه این موضوع میشم باز عصبی میشم که واااای این اثرش رو در من گذاشت. حالا اگه چیز خوبی نباشه یا هنوز منطقش برام روشن نشده باشه که بیشتر اعصابم خورد میشه.
کلا بیاندازه موافقم با این ایده که میگن دوستیها و محتواهایی که باهاشون در ارتباطی خیلی روی تو تاثیر میذارن و بالعکس تو هم روی اونها. حالا محتوا فیلم و کتاب و پادکست و وبلاگ و صفحههایی میتونه باشه که دنبال میکنی.
- ۹۸/۰۸/۰۵