دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

...

چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۲۱ ب.ظ

در ادامه آپدیت دادن‌ها...


یک‌. دیروز یه سری استوری دیدم درباره آدمایی که زیاد شک و تردید می‌کنن و سخت تصمیم می‌گیرن. توصیف کاملی از من بود. دقیقا من. مثلا اینکه تصمیم رو می‌ذارن واسه لحظه آخر، هی تصمیم‌گیری رو به تعویق می‌اندازن. یا مدام هی نظرشون رو عوض می‌کنن. واسه کوچکترین کارها در حد خرید کردن هم پدرشون درمیاد. مثلا مدت زیادی فکر می‌کنن که مثلا چه رنگی از لباس رو بخرن و آخر هم نمی‌خرن. می‌گفت این به خاطر کمبود اعتماد به نفسشونه و نداشتن اعتماد به توانایی‌هاشون. حالا من با چهارتا استوری به این نتیجه نرسیدم که همچین آدمی هستم، می‌دونستم.


دو. دیروز خیلی اتفاقی برخورده بودم به اون شکل معروف از کامفورت زون و دایره‌های تو در توش...


سه. من تصمیم گرفتم که تصمیم چند پست قبلم رو عملی نکنم! حالا به یه سری دلایل منطقی و یه سری دلایل غیر منطقی و یه سری دلایل احساسی...


چهار. با دو تا مورد اول یه کم آشوب تو دلم ایجاد شد و من نادیده‌اش گرفتم.


پنج. امروز داشتم فکر می‌کردم این مورد تصمیم‌گیری اخیرم از قاعده‌ی دو مورد اول جداست. من تصمیم سه رو گرفتم چون ته دلم دوست نداشتم اون کار رو انجام بدم.


همین.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی