...
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۴۰ ب.ظ
کلا شونصد ساله هیچی ننوشته، بعد یهو در یک اقدام انتحاری شروع کرده رگباری پست گذاشتن. فعلا داریم سفرنامهاش رو میخونیم. کامنتهاش رو و کلا هر راه ارتباطی ای رو هم بسته و منی که کلا ممکنه هر صدسال یک بار کامنت بذارم برای کسی، مُردم اینقدر هی دلم خواست کامنت بذارم و یادم افتاد درها بستهاند.
وقتی داشتم پستهاش رو میخوندم یه مقایسه ریزی هم با خودم میکردم. که منم خیلی دوست دارم بشینم اینقدر با جزئیات بنویسم و بعضی وقتها هم ماجراجوییهایی داشتم که دوست داشتم بیام بنویسم ولی معمولا بعد از کلی نوشتن ورداشتم همه رو پاک کردم. یا اینکه اون موضوع اینقدر برام خصوصی بوده که حس خوبی نداشتم از انتشارش و منتشر نکردم. همین :)
وقتی داشتم پستهاش رو میخوندم یه مقایسه ریزی هم با خودم میکردم. که منم خیلی دوست دارم بشینم اینقدر با جزئیات بنویسم و بعضی وقتها هم ماجراجوییهایی داشتم که دوست داشتم بیام بنویسم ولی معمولا بعد از کلی نوشتن ورداشتم همه رو پاک کردم. یا اینکه اون موضوع اینقدر برام خصوصی بوده که حس خوبی نداشتم از انتشارش و منتشر نکردم. همین :)
- ۹۸/۰۵/۲۴