به وقت صبح پنجشنبه دهم آبان
پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۸ ق.ظ
دیشب خوابتو دیدم. خودتو ندیدم. نوشتههات! خوشحال بودم.
اینجا همه بیدارن. صدای موزیک میاد. معلقیم همه.
دارم میرم یه لقمه نون دربیارم و لعنت میفرستم به این ویژگی مسخره تو خودم که اون بهش میگه مسئولیتپذیری ولی من بهش میگم حماقت و خرکاری.
بعدازظهر و ظهر کلی کار دیگه هم دارم. میشه دعا کنی ایدهآلگرایی یه امروز دست از سرم برداره تا بتونم سر و ته کارو با تف جمع کنم؟ واقعا نیاز دارم بتونم یه کاری رو تموم کنم، حتی اگه شده با تف.
بیحس شدم. سِر شدم.
- ۹۷/۰۸/۱۰