...
يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۳۹ ب.ظ
+ پست دو تا قبلترو نوشتم و توی دلم احتمالا داشتم به این فکر میکردم که «گهش بگیرندِ امروز» تموم شده. ولی تموم نشده بود. ادامه داشت. الان هم تموم نشده. ادامه داره.
+ یک چیز کاردستی طور درست کردم و میدونی از پریروز که استارتشو زدم یه احساس اجبارگونه هم توی وجودم داشتم. و اون اجبار رو ذات کاردستیم بهم تحمیل میکرد. و همچنان مجبورم به تموم کردنش.
+ بیا و از حق نگذریم و بپذیریم که تو ذاتا خسیسی. درسته خسیس بودن برات لذت بخش نیست (که برای اکثر خسیسها لذت بخشه) و ریشه در کوفت و فلانت داره، ولی خسیسی. جونت درمیاد پول خرج کنی. و تقصیر خودت هم نیست. ولی برای عذاب نکشیدن باید روی خودت کار کنی تا جونت درنیاد برای خرج کردن. که راحت بری توی اون پاساژ باکلاسه و یه کفش درست و حسابی برای خودت بخری مثلا. البته موضوع فقط خسیس بودن یا نبودن نیست. تو اون لیوانو نخریدی چون خجالت کشیدی! وگرنه کاملا با مبلغش اوکی بودی. بیا و از داشتن چنین سلیقهای خجالت نکش خواهشا.
:|
اصلا خداحافظ
- ۹۶/۰۸/۲۱