چرا با خودم اینکارا رو میکنم؟
سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۲۴ ق.ظ
این روزها وقتی یه چیزی باعث میشه یاد گذشته بیوفتم، دو قطره اشک میریزم و بعد تلاش و تلاش و تلاش واسه اینکه سعی نکنم به گذشته فکر کنم. سعی نکنم چیزی یادم بیاد از اون روزای خاک خورده. و میدونم بیهودهترین کار تلاش برای فکر نکردن به گذشتهاس!
چون من در اون لحظه ممکنه بتونم ذهنمو منحرف کنم و بیخیال فکر کردن به گذشته بشم ولی مطمئنا ذهنم بیخیال نمیشه و بیشتر و بیشتر میگرده دنبال نشونههایی که منو یاد گذشته بندازن و باعث بشن من دوباره توی این چرخه بیوفتم :|
پرت شده بودم به ۷-۸ سال پیش، حتی بیشتر، ۹-۱۰ سال پیش
پ ن : شاید این پست موقت باشه.
- ۹۵/۱۰/۲۸