خب داشتم حرص میخوردم که چه مرگمه. که کارامو جلو نمیبرم؟ که چرا گیر کردم؟ چرا آشپزی برام راحته اما یه سری کارای دیگه رو پشت گوش میندازم؟ معلومه. کاری رو پشت گوش میندازم که یه گیر و گوری توش دارم. مثل ماجرای اخر هفته که دارم طوری وانمود میکنم که نرماله، که همه چیز سرجاشه، که من نرمال و آرومم ولی نه! نیست! هیچی نرمال نیست و منم آروم نیستم!
- ۰ نظر
- ۰۶ آبان ۰۴ ، ۰۰:۵۴