دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

دست‌هایی که حرف می‌زنند

دست‌ها

این وبلاگ قراره فضایی باشه برای حرف زدن من. البته نه به وسیله‌ی دهان، بلکه به وسیله‌ی دست‌هایی که تایپ می‌کنند!

بايگاني

5 . دلخوشی های کوچک زندگیِ من

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ق.ظ


مامانم برام حلوا درست کنه

پ ن : توضیحات این سری پست‌ها

نظرات (۳)

هوم ، من به شخصه عاشقشم 

من دانشگاه که بودم یه گروه  چهار نفره ی دوستانه داشتیم ، یه بار که نشسته بودیم و حرف میزدیم ، حرف حلوا شدو منم گفتم هوس کردم به شدت ، یکی از بچه ها گفت که مامانش اعتقاد داره وقتی یکی هوس حلوا میکنه باید براش درست کرد و هرچه سریع تر بهتر ، و گفت که فردا برامون حلوا میاره و ما گفتیم نه بابا و راضی به زحمت نیستیم و از این حرفا.. خلاصه اینکه فرداش برامون حلوا آورد ^ω^
ولی خب من دیگه روم نشد جلوی این دوستم باز از حلوا هوس کردنام بگم.:)))
پاسخ:
منم باید این سنت حسنه (تا یکی هوس حلوا کرد براش درست کنی)  رو توی خونه راه بندازم :)
دلخوشی هاتون پایدار : )
پاسخ:
ممنون :)
  • ....همنشین عقل ....
  • ممنون 
    شما دنبال شدید
    پاسخ:
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی